در خاطرت مانده آن شب که تو را کردم در گوشه ی خانه از خواب خوشت بیدار؟😯




گفتم که بخور این را سرخ است و پر از آب 😱 این سیب خودم چیدم از آن طرف دیوار 😂




خوردی و خوشت آمد خنده به لبت آمد 😊 گفتی که بکن حالا😲 تعریف ازین دیدار




یادش همگی خوش باد میدادی و میکردم 😫 تو درس محبت را من گوش به این اقرار😛😂




من عاشق و تو عاشق گفتم که بده  دادی و آنگاه فشردم من دستان تو را ای یار😍😍




شب بود نفهمیدی در پشت تو بنشستم تا صبح تو را کردم😱 هر لحظه دعا بسیار😂




یک لحظه نفهمیدی آب آمد و رویت ریخت😆 فنجان چپه شد یک دم از دست من بیمار😉😉




انگشت خود آوردم کردم همگی سیخش😀 تا بهر تو برچینم یک شاخه گل تبدار😄




در دست تو نسپرده تو داد زدی ای وای گفتی که بکش بیرون😵 از ناخن من این خار😨




چون پرده به بالا رفت تو داد زدی در دم بیرون همه روشن هست 😤از نور چراغ انگار




گفتم که برو آنور برگرد و بکش پایین😭 از پنچره آن پرده کین نور دهد آزار☺




آن شب شب خوبی بود هی کردم و هی دادی😱😱 من گریه برای تو تو عشق به این دلدار😍😂😂



وای بر منحرفان😂😂